', peelImage : 'http://rozup.ir/up/nightskin/Documents/peel_image.png', clickURL : 'http://danestanivasargarmi.parsiblog.com/', gaTrack : true, gaLabel : '#1 Stegosaurus', autoAnimate: true, debug : false }); });
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عروس هلندی مرغ عشق تربیت عروس هلندی و مرغ عشقدوستان سلام.حتما تا حالا مطالب زیادی در مورد دستی کردن عروس هلندی و مرغ عشق خوندین که اکثرا به صوریت کپی از روی سایت های دیگه بوده.اما چیزی که شاید بشه گفت متفق القول بیشتریا مینویسن اینه که غذای پرنده رو چند روز بردارین و بعد غذارو بریزین توی دستتون تا پرنده بیاد غذارو از دستتون بگیره و بعد هم پرنده دیگه عادت کنه که همیشه غذارو از دست شما بگیره و این شد که پرنده شما کاملا دستی و رام شده و به هیچ وجه دیگه گاز نمیگیره!!!اما دوستان جدای از اینکه این کار خیلی غیر انسانیه به این نکات هم توجه داشته باشین که اگر توی چند روزی که غذا به پرنده ندادین حیوون تلف شد چی؟و یا اینکه بر فرض محال بعد از چند روز پرنده اومد غذاش رو از دست شما گرفت نمیشه که همیشه پرنده رو گرسنه نگه داشت تا بیاد روی دستتون.هرچند که حتما دیدین خیلی از این پرنده ها در همون حین غذا خوردن روی دست ممکنه بشدت دستتون رو گاز هم بگیرن.تربیت و دستی کردن عروس هلندی و مرغ عشق یه کار کاملا تمرینی هستش که بعد از مدتی باید ملکه ذهن پرنده بشه.خوب پس به تناسب هرچی سن پرنده زیادتر باشه خوی وحشی گری بیشتر ملکه ذهنش شده و خیلی کار سختتره و به همین دلیل پیشنهاد میشه که پرنده باید در سن جوجگی خریده بشه که یه جورایی به عنوان پدر و مادر به انسان نگاه کنه و بهشون اعتماد کنه و مثل یه بچه بشه تربیتش کرد.بهترین سن برای تربیت عروس هلندی و مرغ عشق همون دو هفتگی هست که هنوز پرنده از انسان نترسیده و راحت اعتماد میکنه.این سن کم بهترین زمان برای سخنگو کردن پرنده هم هستش و بهتره با یه نوار کاست که صدای خودتون رو براش ضبط کردین به صورت مداوم در ساعت مشخصی از روز توی یه محیط آروم و ساکت پخش کنین تا پرنده هم به مرور سعی در تقلیدش کنه.از نظر تقلید صدا من فقط یه مرغ عشق دیدم که حرف میزد اما چندتا عروس هلندی دیدم که حرف میزدن.البته در عروس هلندی هم جنس نر از هوش و ذکاوت بیشتری نسبت به ماده در تقلید صدا برخورداره به شرط اینکه تمرین زیادی داشته باشه و سنش از سه هفته بیشتر نبوده باشه که شروع به کار کرده.اما نوع ماده چه در مرغ عشق و چه عروس هلندی خیلی راحت تر به انسان خو میگیره و میشه دست آموزش کرد.در صورتیکه پرنده شما سنش بیشتر از جوجگی هست بهتره به صورت تک خریداری بشه.چون عروس هلندی و مرغ عشق به توجه زیادی نیاز دارن که اگر جفت داشته باشن از اون طریق جبران میشه و دیگه نیازی به ارتباط برقرار کردن با انسان نمیبینن.سعی کنین با پرندتون آب بازی کنین و در لحظاتی که حسابی خیس شده و داره خودش رو تمیز میکنه یواش یواش بهش دست بزنین و نازش کنین تا کم کم ترسش از انسان بریزه و در مراحل بعد سعی کنین ببینین که پرندتون به چه چیزایی علاقه داره و اون هارو توی دستتون بگیرین تا بیاد و ازتون بگیره به صورت کاملا داوطلبانه اینجوری دیگه به گرسنگی و جبر هم نیازی نیست.






تاریخ : پنج شنبه 93/5/23 | 6:10 عصر | نویسنده : mohamad davodi | نظرات ()
سریع ترین گیاه گوشت خواربه گزارش مهر، بر اساس مطالعه‌ای که توسط انجمن رویال و محققان دانشگاه گرینوبل انجام گرفته است، گونه گیاهی Bladderwort است که می‌تواند با سرعتی باورنکردنی شکار خود را به درون حفره کیسه مانند فروبکشد. سرعت بلعیدن شکار در این گیاه کمتر از یک میلی ثانیه است از این رو این گیاه به یکی از پرسرعت ترین موجودات قلمرو گیاهان تبدیل شده است.گیاه مشهور و حشره خوار دیونیا نسبت به این گیاه صد برابر کندتر است. محققان با استفاده از دوربین‌های تصویربرداری پرسرعت و میکروسکوپ‌های قدرتمند توانستند مراحل به دام افتادن شکار را در سه دسته از گونه Bladderwort تصویربرداری کنند. تصاویر به ثبت رسیده نشان می‌دهند غده موجود در هر یک از این گیاهان در ابتدا مقداری آب به بیرون پرتاب می کند که با این کار از میزان تورم تله یا همان غده کاسته و انرژی الاستیک در آن ذخیره می شود و در مرحله دوم انرژی الاستیک ذخیره شده آزاد شده و شکار به درون تله مکیده می‌شود.زمانی که تارهای حساس دریچه تله گیاهی تحریک می شوند، عملیات شکار آغاز می شود و به دلیل وجود فشار درونی، دریچه تله به صورت خودکار آمادگی کشیدن اجسام به داخل را دارد. با پرتاب آب به بیرون از تله، گیاه شکار را که تارهای دریچه تله را تحریک کرده به داخل مکیده و در تله به سرعت بسته می شود و سپس آنزیم‌های ترشح شده درون غده گیاه، شکار را به تدریج هضم می‌کند.اغلب شکار این گیاه گوشتخوار را سخت پوستان کوچک تشکیل می‌دهند، اما گاه پیش می آید که جاندارانی بزرگتر مانند کرم‌ها و یا بچه وزغ‌ها به دام این گیاه خونخوار افتاده و نیمی از بدن خود را از دست می‌دهند.بر اساس گزارش دیسکاوری، محققان معتقدند با ترکیب تصاویر به دست آمده از این مطالعه می توانند به مکانیزم دقیق شکار در این گیاه گوشتخوار پی ببرند تا در نهایت بتوانند آنچه در هنگام باز و بسته شدن دهانه تله، در سطح مولکولی گیاه رخ می‌دهد را دریابند. همچنین محققان باور دارند این مطالعات روزی می‌تواند به بهبود ابزارهای میکروفلودیک منتهی شود، ابزارهایی مانند چاپ‌گرها و آزمایشگاه‌های تراشه‌ای که از مواد طبیعی مانند خون وDNA نمونه‌برداری می‌کنند.




تاریخ : پنج شنبه 93/5/23 | 6:5 عصر | نویسنده : mohamad davodi | نظرات ()

از اینکه دست به عمل زدید و قطب نمای اولیه خودتان را ساختید به شما تبریک می گویم. شما در جهت درستی گام برداشته اید و اثرات دراز مدت آن را در زندگی خود خواهید دید. یک نکته ی بسیار مهمی که در ساخت قطب نما در مطلب قبلی خود به آن اشاره نشده بود، این موضوع بود که حتماً باید قطب نمای شما راه رسیدن به مهمترین هدف شما یعنی اهداف شغلی و حرفه ای شما را نشان بدهد چرا که می توان گفت زمانی را که ما صرف کار و حرفه مان می کنیم بسیار بیشتر از زمانی است که صرف زندگی معمولی ما می شود و اما اگر برگردیم به تجربه ی ساختن قطب ( اگر شما برای اولین بار در ربطه با نحوه ی ساخت قطب نمای زندگی مطالعه می کنید ، پست «راهم را گم کرده ام، چه کار کنم؟» را بخوانید )روزی که برای اولین بار جمله ی قطب نمای خود را می نوشتم، این گونه آغاز شد ؛ دوست دارم در پهنه ی گیتی سخنران و نویسنده ای برجسته شوم و در این مسیر با گسترش فرهنگ مطالعه به افزایش عمق زندگی دیگران کمک کنم. بعد از آن بود که وقتی آن را با رسالت (قطب نمای ) زندگی آقای کنت بلانکارد، نویسنده ی کتاب ( سیری در تکامل فردی ) که در حال مطالعه  ی آن بودم مقایسه کردم، به این نتیجه رسیدم که من هم مثل او یک نقضی در جمله ی قطب نمایم وجود دارد و آن «عدم تمرکز بر روی خودم بود » به همین خاطر کلمه ی «خودم» را هم به آن اضافه کردم.و اما حالا اگر بخواهم باز هم بهبود بیشتری برای آن ایجاد کنم کلمه ی « کارآفرین » را هم به آن اضافه می کنم چرا که «کار آفرینی فرهنگی» همانند نویسندگی و سخنرانی حرفه ای شدن برایم برایم فوق العاده است و گذشته از این تمام عمرم را هم صرف آن کنم ارزشش را دارد بنابراین قطب نمای گسترده ام را می توانم این چنین بنویسم:« آرزو می کنم در عرصه ی گیتی، کارآفرینی مؤثر و نویسنده و سخنرانی برجسته شوم و در این مسیر با گسترش فرهنگ مطالعه به افزایش عمق زندگی خودم و دیگران بیفزایم »و اما چه شد که قطب نمای من به جمله ی « افزایش عمق زندگی خودم و دیگران » تبدیل شد، این وقتی بود که من می خواستم آن را علنی کنم و در حقیقت به قطب نمای کل مجموعه ی جی5 تبدیل شود. در آن صورت باید بسیار کوتاه و سبک می بود . از بیان این نکته دو منظور داشتم :1- قطب نمای شما حتماً باید آینده شغلی مورد علاقه ی شما را پوشش دهد.2-قطب نمای شما باید کوتاه باشد ولی این کوچک سازی و سبک سازی را می توانید مرحله به مرحله انجام دهید که آخرین مرحله ی آن جمله ایست که حاوی 7 کلمه و حدود آن خواهد بود حتی تا یک یا دو کلمه هم می تواند کاهش یابد برای مثال الآن برای من کلمه ی «عمق زندگی» نماینده جمله ی «افزایش عمق زندگی خودمان و دیگران» است و همین جمله هم تداعی کننده ی عبارت های خلاصه ی اصلی قطب نمایم است، عبارتی که آرزوی من برای اینکه معلمی مؤثر و برجسته شوم و با کارآفرینی فرهنگی به افزایش فرهنگ مطالعه ی این مرز و بوم همت کنم و با گسترش فرهنگ مطالعه به افزایش عمق زندگی خودم و هموطنانم یاری رسانم.خب من تمامی دوستانی که قطب نمای خود را نوشته بودند را با همین نگاه نقد کرده ام. حتماً آن ها را در زیر پست بخوانید ، البته منتظر قطب نمای گسترده ی شما عزیزان هم هستم که با هم آن را بررسی کنیم ، تا هفته ی آینده زندگی به کام.*  *  *  *   *   *   *   *  *   *   *   *   *   *   *   *   *   *مریم t: با سلام واحتراممن همیشه از کمک کردن به دیگران هرچند کوچک وناچیز بسیار لذت می برم و به قول شما دوست دارم لذت هایی رو که تجربه میکنم دیگران هم تجربه کنند.بنابراین این جمله رو به عنوان قطب نمای خودم انتخاب کردم:شادی بخشیدن به زندگی خودم ودیگرانسرکار خانم مریم t:از اینکه شادی بخشیدن به زندگی دیگران را محور اصلی قطب نمای خودتان قرار داده اید به شما تبریک می گویم و این عالیست. با این حال جای خالی «آینده شغلی» شما در آن خالیست. با چه شغل و روشی می خواهید این کار را بکنید مثلاً می خواهید یک نویسنده شوید ، یک معلم و یا یک کمدین ! و شاید همه ی شغل ها و کارهای دیگر ! حتماً پست «چگونه آینده شغلی بهتری داشته باشیم» را بخوانید و موفق باشید.********************************************************نیما : سلام آقای مالکی چرا منابعی که برای جواباتون استفاده میکردین همه رو پاک کردین؟آقا نیمای عزیز، من چیزی را پاک نکرده ام، ولی اگر منظورتان رفرنس و کتاب هایی است که به من کمک کردند تا رسالتم را بنویسم ، مهمترین و اصلی ترین آن کتاب « سیر تکامل فردی » آقای بلانکارد است که نشر هامون آن را منتشر کرده است ، حتماً تهیه کن و از آن استفاده کن ، موفق باشی.*********************************************************مهناز :سلام قطب نمای من “تلاش برای فهمیدن حقیقت ونشان دادن آن به دیگران”فکرمی کنم حقیقت برام از هر چیزی مهمتر .بابت مطالبتون ممنون به من که خیلی کمک می کنه .سلام مهناز خانم، از اینکه قطب نمای خود را نوشته اید به شما تبریک می گویم ولی یک نکته ی مهم که در ساختن قطب نما حتماً باید لحاظ شود و من آن را زیاد توضیح ندادم این نکته است که باید در آن آینده ی شغلی خود را هم لحاظ کنیم، برای مثال اگر قرار باشد شما یک وکیل ، یک نویسنده، یک فعال اجتماعی و امثال آن باشید ، تلاش برای فهمیدن حقیقت و نشان دادن آن به دیگران خواست شما را هم از لحاظ شغلی و هم دیگر ابعاد زندگی را پاسخگو هستید . پس شاید بخواهید بنویسید : من می خواهم ( محققی یا ) وکیلی عدالت خواه باشم و در عرصه ی زندگی تلاش برای فهمیدن حقیقت و نشان دادن آن به دیگران ، بپردازم.البته آنچه گفتم صرفاً یک مثال بود خودتان می توانید آنچه مناسب است را بنویسید.در ضمن اینکه عبارتی بنویسم که 7 کلمه یا بیشتر نباشد، محدودیتی است که در آغاز نیاز به اجرای آن نیست ( البته هرچه کوتاه تر بهتر ).*****************************************************نجمه : سلام با خوندن مطالبتون از جلوی کامپیوتر کنار رفتمو با خودم خلوت کردم .بعد از کلی اینور اونور کردن کلمات به این جمله واسه قطب نمای زندگیم رسیدم ” با گرفتن حق الهی ام الگویی مثبت برای دیگرانم “مطالبتون واقعاً تاثیر مثبت روی من گذاشت ممنونمسلام نجمه خانم، از اینکه اینقدر اهل عمل هستید که حاضر شدید از پای کامپیوتر بلند شوید و با خود خلوت کنید به شما تبریک می گویم و اما قطب نمای شما:همانطور که در پاسخ به خانم مهناز بیان شد، قطب نمای شما یا ( رسالت شما ) باید راه رسیدن به تمامی اهداف شما باشد ، که مهم ترین آن بدون شک آینده ی شغلی شماست پس باید قطب نمای خود را به گونه ای بنویسید که حتماً شما را در نقش یک فردی از جامعه که چه شغلی را می خواهد ، نشان دهد برای مثال اگر منظورتان از حق خودتان ، حقوقی است که توسط دیگران از شما سلب شده است و می خواهید این حقوق را به نیابت از دیگرانی که مثل شما هستند منتقل کنید احتمالاً شما یک وکیل ، یک خبرنگار ، … می خواهید باشید ، ولی اگر منظورتان از حق الهی خودتان مثلاً استعداد ها و توانایی هایی خداوند در شما به صورت بالقوه قرار داده است،مثل استعداد نقاشی ، هنر و یا هر کار دیگری، خب در آن صورت باید بپرسید چه شغلی می تواند ان را در شما زنده کند و شما را به آنها برساند و آن را در رسالت خود ( قطب نما ) بیاورید. مثلاً می توانید بگویید :می خواهم به عنوان … (مثلاً هنرمند، نقاش ، وکیل ، … ) در عرصه ی گیتی به عنوان یک الگو در احقاق حق  ( و یا احیای استعدادها ) شناخته شوم.موفق باشید.***************************************************






تاریخ : چهارشنبه 93/5/22 | 9:11 عصر | نویسنده : mohamad davodi | نظرات ()
          بـیـچــارهــ پسـرهــــا...!!!    اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن با کی قرار داری؟    اگه لباسهای معمولی بپوشن میگن اصلاسلیقه نداری    اگه زیاد بگن دوستت دارم . میگن باز چه نقشه ای تو سرته؟    اگه نگن دوست دارم میگن پای کس دیگه ای وسطه    اگه زیاد بهشون زنگ بزنی میگن اعتماد نداری    اگه یه مدت زنگ نزنن میگن سرت خیلی شلوغه    اگه تو خونه زیاد بخندند میگن دیونه شدی    اگه نخندن میگن چه مرگته؟ عاشق شدی؟    اگه شام بخوان میگن همش به فکر شکمتی    اگه شام نخوان میگن با کی کوفت کردی ؟ راستشو بگوعشق تو وسط قلبمه ، درست همینجا ، همین تویه بوسه بده واسه مریض میخوام ، آخه بوسه هات داره حکم دارو !___________اس ام اس بوسه____________عزیزمپرده چشماتو آروم میکشم روی چشاتبوسه دوستت دارم رو میگیرم از گونه هاتشب به خیر احساس من . . .___________اس ام اس بوسه____________اگر نیمه شبی در آغوش من افتی / آنقدر بوسه بر لبهایت زنم که از نفس افتی !___________اس ام اس بوسه____________میخوام بیام کنار تو ، تا یه کمی لوست کنماگه کسی اونجا نبود ، یواشکی بوست کنم !___________اس ام اس بوسه____________ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم ، تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایتو داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را به موهایتهدیه میکنم ، که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .___________اس ام اس بوسه____________رفتم به نزد طبیب ز شدت طب6 بوسه نوشت ز گوشه لب2 تا صبح2 تا ظهرو 2 تا شب!___________اس ام اس بوسه____________مانده بر لبان من داغ بوسه های تورفتی و بجا مانده آتشی به جای تو___________اس ام اس بوسه____________تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانههدیه ای برای تو . . .دوستت دارم




تاریخ : چهارشنبه 93/5/22 | 8:44 عصر | نویسنده : mohamad davodi | نظرات ()
جاذبه های  گردشگری اصفهان-اصفهان (سپاهان) مرکز استان اصفهان، با پهنه‌ای حدود 250 کیلومترمربع، در دل فلات ایران قرار گرفته است. آب و هوای شهر اصفهان نیمه خشک و معتدل است، به طوری که متوسط درجه حرارت سالانه این شهر حدود 16 درجه سانتیگراد و متوسط بارندگی سالانه این شهر در حدود 13 میلیمتر می باشد. به طور کلی، اصفهان شهر کم آبی است ولی به واسطه وجود رودخانه زاینده رود، کشاورزی در این استان توان رشد پیدا کرده است. اصفهان به لحاظ واقع ‏شدن در مرکز جغرافیایی ایران و با داشتن آب و هوایی معتدل و خاکی حاصلخیز و آب ‏کافی زاینده ‏رود (زنده رود)، از دیرباز به‏ عنوان مکانی برای سکونت، مورد توجه بوده است.احتمالا از عصر ساسانیان که سپاهیان (اسپهان) در دشت حاصلخیز اطراف شهر گرد آمدند به این‏ نام خوانده شده است. در سال 19 ه. ق. اصفهان بدون جنگ و خونریزی و با انعقاد یک صلحنامه به دست سپاهیان اسلام افتاد و جزیی از سرزمین وسیعی شد که اسلام بر آن حکومت می‏کرد. در دوره سیصد ساله پس از آن، این شهر اغلب دست ‏به‏ دست می‏شد تا اینکه در قرن چهارم هجری، در زمان آل ‏زیار و آل ‏بویه، به‏ عنوان پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. در قرن پنجم، در دوران سلجوقیان، پایتخت امپراطوری وسیعی شد که یک مرز آن رود سیحون و مرز دیگرش سواحل شرقی دریای مدیترانه بود.غارت وحشیانه شهر به دست تیمور لنگ و قتل ‏عام ساکنان آن در سال 789 ه. ق. اصفهان را به وضع اسف‏باری دچار کرد.در زمان اولین حکمرانان صفوی در قرن دهم هجری، اصفهان از مراکز مهم تجارت، فرهنگ و صنعت گردید. در اوایل قرن یازدهم (1006 ه.ق.) پایتخت شاه ‏عباس از قزوین به اصفهان انتقال یافت و قریب یک قرن ‏و نیم این شهر پایتخت سلسله صفویه بوده و به همین واسطه از شهرت جهانی برخوردار شد.صنایع دستی اصفهانشهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: آپادانا، آصف‌هان، اسباهان، اسپاتنا، اسپاهان، آسپدان، اسپینر، اسفاهان، اصپدانه، انزان، بسفاهان، پارتاک، پاری، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپانه، شهرستان، گابا، گابیان، نصف جهان و یهودیه مشهور بوده است. در شاهنامه فردوسی نیز بارها به اصفهان (سپاهان) اشاره شده و از آن نام برده شده است:صنایع دستی اصفهانشهر اصفهان با انتخاب شدن به عنوان نخستین پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی در سال 2005 در میان مردم این کشورها بیش از پیش مشهور گشته و گردشگران بسیاری را به خود جلب کرده است. این شهر از لحاظ صنایع دستی مهمترین شهر کشور به شمار می آید که بیشتر صنایع دستی کشور اعم از قلم کاری، خاتم کاری، ترمه و... در آن تولید می شود و گردشگرانی که مشتاق به تهیه سوغات ایرانی هستند تقریبا صنایع دستی و سوغاتی های تمام نقاط ایران را در حاشیه میدان نقش جهان و در بازار قدیمی اصفهان می توانند تهیه کنند.صنایع دستی  اصفهانجاذبه های  گردشگری اصفهان-در میان شیرینی های اصفهان گز و پولکی اصفهان از همه معروفتر هستند؛ مهمترین غذای محلی اصفهان از نظر آنوبانینی؛ که بسیار مورد توجه مسافران و گردشگران است "بریانی" (بریونی) نام دارد که خوراکی گوشتی و بسیار چرب بوده و در بیشتر نقاط شهر می توان آن را تهیه کرد. عمده آثار باستانی اصفهان مربوط به دوره صفویه و مهمترین مناطق گردشگری آن در حاشیه زاینده رود قرار دارد.عمارت عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام (مسجد شاه)، کلیسای وانک، منار جنبان، کاخ چهل ستون، کاخ هشت بهشت، چهار باغ، آتشگاه،گورستان قدیمی تخته فولاد،بازار تاریخی اصفهان، میدان نقش جهان، باغ پرندگان، پل خواجو، پل شهرستان، سی و سه پل (پل الله وردی خان) و... از مهمترین نقاط دیدنی و تاریخی شهر اصفهان می باشند.




تاریخ : چهارشنبه 93/5/22 | 8:35 عصر | نویسنده : mohamad davodi | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.